سامانه سنجش و آزمون ماهان
صفحه نخست
رهبری
آزمونهای خود رهبری
آزمون های رهبری پیروان
آزمونهای رهبری سازمان
آزمون های رهبری جهانی
تیزفهمی در کسب و کار
ارتباطات
ارزش ها
متا شایستگی
صفحه نخست
رهبری
آزمونهای خود رهبری
آزمون های رهبری پیروان
آزمونهای رهبری سازمان
آزمون های رهبری جهانی
تیزفهمی در کسب و کار
ارتباطات
ارزش ها
متا شایستگی
صفحه نخست
رهبری
آزمونهای خود رهبری
آزمون های رهبری پیروان
آزمونهای رهبری سازمان
آزمون های رهبری جهانی
تیزفهمی در کسب و کار
ارتباطات
ارزش ها
متا شایستگی
صفحه نخست
رهبری
آزمونهای خود رهبری
آزمون های رهبری پیروان
آزمونهای رهبری سازمان
آزمون های رهبری جهانی
تیزفهمی در کسب و کار
ارتباطات
ارزش ها
متا شایستگی
آزمون ارزیابی چند بعدی هشیاری درون بدنی (MAIA)
مرحله
1
از
4
25%
نام و نام خانوادگی
*
تلفن همراه
*
نام و کد دوره
*
ایمیل
جملاتی که در ادامه آمده است را بخوانید و مشخص کنید هر جمله تا چه حد در مورد شما در زندگی روزمره صادق است.
1- وقتی در تنش هستم، به محل تنش در بدنم توجه دارم.
*
هرگز
تقریبا هرگز
گاهی اوقات
نیمی از اوقات
معمولا
همیشه
2- وقتی در بدنم احساس ناخوشی می کنم، به آن توجه دارم.
*
هرگز
تقریبا هرگز
گاهی اوقات
نیمی از اوقات
معمولا
همیشه
3- به جایی از بدنم که در آن احساس آسایش می کنم، توجه دارم.
*
هرگز
تقریبا هرگز
گاهی اوقات
نیمی از اوقات
معمولا
همیشه
4- متوجه تغییرات در تنفسم (مثلا کند یا تند شدن آن) می شوم.
*
هرگز
تقریبا هرگز
گاهی اوقات
نیمی از اوقات
معمولا
همیشه
5- به تنش و ناراحتی جسمانی ام توجه نمی کنم تا اینکه خیلی شدید شود.
*
هرگز
تقریبا هرگز
گاهی اوقات
نیمی از اوقات
معمولا
همیشه
6- حواسم را از حس های بدنی ناخوشایند منحرف می کنم.
*
هرگز
تقریبا هرگز
گاهی اوقات
نیمی از اوقات
معمولا
همیشه
7- وقتی درد یا ناخوشی احساس می کنم، می کوشم بر آن غلبه کنم..
*
هرگز
تقریبا هرگز
گاهی اوقات
نیمی از اوقات
معمولا
همیشه
8- وقتی درد بدنی دارم، ناراحت می شوم.
*
هرگز
تقریبا هرگز
گاهی اوقات
نیمی از اوقات
معمولا
همیشه
9- اگر احساس ناخوشی کنم، نگران می شوم که مشکلی وجود داشته باشد.
*
هرگز
تقریبا هرگز
گاهی اوقات
نیمی از اوقات
معمولا
همیشه
10- می نوانم به حس های بدنی ناخوشایند توجه کنم، بی آنکه درباره آن نگران شوم.
*
هرگز
تقریبا هرگز
گاهی اوقات
نیمی از اوقات
معمولا
همیشه
11- بی آنکه اتفاقات اطرافم توجه مرا منحرف کند، به نفسم توجه می کنم.
*
هرگز
تقریبا هرگز
گاهی اوقات
نیمی از اوقات
معمولا
همیشه
12- حتی وقتی اطرافم اتفاقات زیادی در جریان باشد، آگاهی به حس های درون بدنم را می توانم حفظ کنم.
*
هرگز
تقریبا هرگز
گاهی اوقات
نیمی از اوقات
معمولا
همیشه
13- حتی وقتی در حال گفتگو با کسی هستم، به وضعیت بدنی خودم توجه می کنم.
*
هرگز
تقریبا هرگز
گاهی اوقات
نیمی از اوقات
معمولا
همیشه
14- اگر حواسم از بدنم منحرف شود، می توانم دوباره آگاهی ام را به بدنم بازگردانم.
*
هرگز
تقریبا هرگز
گاهی اوقات
نیمی از اوقات
معمولا
همیشه
15- می توانم محور توجهم را از فکر کردن به حس کردن بدنم تغییر دهم.
*
هرگز
تقریبا هرگز
گاهی اوقات
نیمی از اوقات
معمولا
همیشه
16- حتی وقتی بخشی از بدنم درد یا ناخوشی دارد می توانم آگاهی به کل بدنم را حفظ کنم.
*
هرگز
تقریبا هرگز
گاهی اوقات
نیمی از اوقات
معمولا
همیشه
17- می توانم بر بدنم به صورت یک کل یکپارچه تمرکز هشیارانه داشته باشم.
*
هرگز
تقریبا هرگز
گاهی اوقات
نیمی از اوقات
معمولا
همیشه
18- حین عصبانی شدن متوجه تغییرات بدنم می شوم.
*
هرگز
تقریبا هرگز
گاهی اوقات
نیمی از اوقات
معمولا
همیشه
19- وقتی مشکلی در زندگی ام پیش می آید آن را در بدنم حس می کنم.
*
هرگز
تقریبا هرگز
گاهی اوقات
نیمی از اوقات
معمولا
همیشه
20- احساس متفاوت بدنم را بعد از تجربه آرامش بخش متوجه می شوم.
*
هرگز
تقریبا هرگز
گاهی اوقات
نیمی از اوقات
معمولا
همیشه
21- وقتی احساس راحتی می کنم، متوجه آزاد شدن نفسم می شوم.
*
هرگز
تقریبا هرگز
گاهی اوقات
نیمی از اوقات
معمولا
همیشه
22- حین شادی یا شعف متوجه تغییرات بدنم می شوم.
*
هرگز
تقریبا هرگز
گاهی اوقات
نیمی از اوقات
معمولا
همیشه
23- وقتی احساس از پا افتادن می کنم، می توانم مکان آرامی در درون پیدا کنم.
*
هرگز
تقریبا هرگز
گاهی اوقات
نیمی از اوقات
معمولا
همیشه
24- وقتی به بدنم هشیار می شوم، احساس آرامش می کنم.
*
هرگز
تقریبا هرگز
گاهی اوقات
نیمی از اوقات
معمولا
همیشه
25- برای کم کردن تنش می توانم از تنفسم استفاده کنم.
*
هرگز
تقریبا هرگز
گاهی اوقات
نیمی از اوقات
معمولا
همیشه
26- وقتی گرفتار افکارم می شوم، می توانم با تمرکز بر بدن یا نفسم، ذهنم را آرام کنم.
*
هرگز
تقریبا هرگز
گاهی اوقات
نیمی از اوقات
معمولا
همیشه
27- به اطلاعاتی که درباره هیجاناتم از بدنم می رسد، گوش می کنم.
*
هرگز
تقریبا هرگز
گاهی اوقات
نیمی از اوقات
معمولا
همیشه
28- وقتی ناراحتم، برای کاوش در خصوص اینکه بدنم چه حسی دارد، وقت می گذارم.
*
هرگز
تقریبا هرگز
گاهی اوقات
نیمی از اوقات
معمولا
همیشه
29- به بدنم گوش می دهم تا به من بگوید چه کار کنم.
*
هرگز
تقریبا هرگز
گاهی اوقات
نیمی از اوقات
معمولا
همیشه
30- احساس می کنم بدنم خانه من است.
*
هرگز
تقریبا هرگز
گاهی اوقات
نیمی از اوقات
معمولا
همیشه
31- احساس می کنم بدنم جای امنی است.
*
هرگز
تقریبا هرگز
گاهی اوقات
نیمی از اوقات
معمولا
همیشه
32- به حس های بدنم اعتماد می کنم.
*
هرگز
تقریبا هرگز
گاهی اوقات
نیمی از اوقات
معمولا
همیشه
کد امنیتی